- 0
- 0
- Admin
- 19 آبان 94
- عاشقانه و زیبا
- 35165 بازدید
- ۵ نظر
جدیدترین پیامک های زیبا و اس ام اس مخصوص موضوع روزهای بارانی 19 آبان 1394
دل نوشته های احساسی و زیباترین متون رمانتیک با موضوع روزهای بارانی
باران که می بارد:
یکی باید باشد که به تو زنگ بزند و بگوید چترت را برده ای؟
یکی که نگرانت باشد حتی نگران اینکه زیر باران به این لطیفی خیس شوی …
یکی باید باشد که دست بکشد توی سرت و آب ها را کنار بزند …
اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای؟
و کسی نبوده که دست بکشد توی موهایم …
اصلا همه ی اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد یکبار دیگر یاد تو بیفتم …
غمگــین و خــسته اَم… دلــم یکــــ هــوای بارانــی مــیخــواهد و
یکــــ شـانـه بــرای گـــریه کــردن و یکـــ گــور پــــدری که
نثار دُنیا و تـمـام مُــتعلقاتش بُکــُنم …
باران مرا یاد چتر می اندازد و چتر مرا یاد قرارمان
قرارمان که یادت هست؟
اینکه آغوشت را چتر کنی تا چشمهایم بیش ازین خیس نشوند؟؟؟!
تو آن باران تند بی قراری که راهی غیر باریدن نداری،
نمی ماند نشانی از بدی ها اگر بر تک تک دلها نباری.
باران که می بارد تو در راهی
از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد
تا شعر باران تو می گیرد
صدای پایش آرام آرام به گوشم می رسد
چیک چیک گونه ام را بوسید
نم نم از گوشه چشمم چکید
باز هم خاطراتم زنده شد
“من و تو به یاد باران یا شاید به یاد تو، من و باران”
فرقی نمی کند
چه در کنارم باشی چه در کنارش باشی
زیر باران یاد تو مرا خیس میکند!
باران که میبارد باید آغوشی باشد، پنجره ای نیمه باز،
موسیقی و سیگار، بوی خاک، سرمای هوا …
باران که میبارد باید کسی باشد از جنسِ تو،
زیر یک چتر با قدم های آهسته و دود سیگار؛ محو یکدیگر!
هوا هوای لطیفی ست
طراوت است و ترنم، شبنم است و شقایق
هوای همهمه دارند ابر و تندر و باران
هوای زمزمه دارند، بید و باد و بنفشه
و من هوای تـــــــــو دارم …!
به شیشه می خورد انگشت های باران؛ شبیه در زدن تو ولی صدای تو نیست …!
بریز ای نم نم باران دلم خون شد ز تنهایی
اسیر دردم ای باران چرا دردم نمی کاهی؟
ببار ای قطره ی مرهم، زبانم تشنگی دارد
به این دل خسته عاشق که او هم عالمی دارد
بی تو هر شب عاشقی بارانی ام لاله پژمرده و زندانی ام
بی تو در کنج همه دلواپسی
بی تو من آغاز یک ویرانی ام
چقدر این صدا برایم آشناست!
صدای هق هق گریه آسمان را می گویم، صدای بارش باران را
بارها آن را از اعماق وجودم شنیده ام؛
صدایی است که رنگ تنهایی دارد و بوی فراق و درد دوری …
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست،
مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
باران از جنس من است و من از جنس باران …
هر دو بی هدف می باریم به امید رویش یک امید از جنس عطر تنت!
زود برگرد؛ باران نزدیکــ است!
باران کمی آهسته تر، اینجا کسی در خانه نیست
من هستم و تنهایی و دردی که نامش زندگیست …!
دلم چتری می خواهد پـُــر از باران
عاشقانه هایم را زمان چه سخت و سرد تنید بر باورهایم
خدایا فقط یک تکه از مخمل ابرهایت را برای یک لحظه جاودانه بودن میخواهم …!
موضوع روزهای بارانی موضوع روزهای بارانی موضوع روزهای بارانی موضوع روزهای بارانی
اینکه چقدر از آنروز ها گذشته ،
یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم،
یا اینکه هرکداممان کجای ِ دنیا افتاده ایم…
اصلا مهم نیست.. !
باران که ببارد ،
هر وقت که میخواهد باشد ،
دلم هوایت را میکند …
همیشه ابرا می بارن
اما همه عاشق ستاره ها میشن…
مواظب باش چشمک ستاره ، گریه ی ابرو از یادت نبره..
تنها ادامه میدهم در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .
غصه می سوزد مرا ، باران ببار
کوچه می خواند تو را ، باران ببار
ابرها را دانه دانه جمع کن
بر زمین دامن گشا ، باران ببار
خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است
آسمان را کن رها ، باران ببار
باغبان از کوچه باغان رفته است
ابر را جاری نما ، باران ببار
موج میخواهد بیابان سکوت
با خوِد دریا بیا ، باران ببار
تا بیاید آن بهار سبز سبز
تازه تر باید هوا ، باران ببار
سینه ام آشوب و دل خونابه است
غصه می سوزد مرا ، باران ببار
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد